این تحقیق به دنبال مفهوم شناسی و تعیین مصداق برای واژه «زهد» است تا از رهگذر آن از حمل معانی و مصادیق ناصواب بر این واژه اجتناب شود؛ اما با توجه به ارتباط بحث با مبحث توسعه اقتصادی و توهم مخالفت زهد با توسعه، درکنار مفهوم شناسی، نگاه مختصری نیز به رابطهی «زهد» با «توسعه» نیز داشته است.
بررسی معانی لغوی و اصطلاحی «زهد» و بررسی آن از منظر آیات و روایت نشان می دهد که زهد به معنای دل کندن از دنیا و حرکت بسوی منازل آخرت است. به عبارت دیگر زهد یعنی اینکه انسان در دام دنیا گرفتار نشود و فریفتهی آن نگردد نه اینکه از دنیا استفاده نکند و خودش را محروم کند.
بنابراین، زهد نهتنها مانع توسعه نیست بلکه زمینه ساز و سرعت دهنده آن است؛ زیرا: با ترویج زهد، جامعه به سمت حذف مصارف اضافی و تجملگرایی سوق داده می شود و گسترش روحیه زهد موجب قناعت و صرفه جویی در جامعه می گردد. علاوه بر آن تشویق به زهد و بهره مندیِ کمتر باعث افزایش انفاق به دیگران (فقراء و نیازمندان) و در نتیجه افزایش مصرف فقراء و مصرف کل میشود. لذا بر فرض اینکه مصرف بیشتر رونق بیشتر را به همراه داشته باشد، باز هم زهد و قناعت نه تنها مانع توسعه نیست بلکه روند آن را تسریع نموده و به آن کمک خواهد کرد.