تمام رفتارهای انسان از جمله رفتار اقتصادی وی از نظام عقیدتی و ارزشی او متأثر است و پدیدهی به نام توسعه که درواقع محصول رفتار اختیاری انسانها در ابعاد گوناگون به ویژه بُعد اقتصادی است، از این حکم مثتثنا نیست؛ بنابراین توسعه به صورت پدیدهای چند بُعدی و پیچیده که بر مجموعة از علل اقتصادی و غیر اقتصادی استوار است، پیوندی ناگسستنی با فرهنگ، اعتقادات و ارزشهای اخلاقی دارد.
به اعتقاد صاحب نظران، توسعهی اقتصادی بدون توجه به بُعدفرهنگ و یگانه شدن آن باتوسعه، این فرآیند نمی تواند موفق باشد؛ امری که غالباً در کشورهای جهان سوم به غفلت گذاشته شده است. درفرایند توسعه، اقدامات فرهنگی در کشورهای درحال توسعه باید همزمان، فرهنگ بومی راحفظ کرده وتوسعه دهد وشرایط دسترسی به فرهنگ جهانی را فراهم آورد. فرهنگ بومی و جهانی هریک زبان ویژة خود را دارند و پیامد تلفیق آنها شیوة تفکر و ساختار ذهنی جدیدی است؛ ضمن آنکه درصورتی که این دو فرهنگ در هم ادغام شوند و یکی فدای دیگری شود کاری بیثمرانجام شده که به فقر فرهنگی میانجامد. پس؛ فرهنگ ازجایگاه ویژهی درتوسعة اقتصادی برخوردار است و بیتوجهی و کم توجهی بدان، باعث بروز مشکلات جدی خواهد شد. در این مقاله به بررسی «نقش فرهنگ و ارزشها در توسعهی اقتصادی» میپردازم تا زوایای این بحث به خوبی روشن شود.